از خون جوانان وطن ... استاد شجریان

۱۳۹۰ آبان ۱۴, شنبه

انتقاد تند امام حسین (ع) از سکوت علما در برابر ظلم ....(خطبه منا)


(( مردم به نام دين از شما حساب مي برند و احترام مي گذارند و شما را بر خودشان ترجيح مي دهند. در حالي که هيچ فضيلتي بر آنها نداريد. و هيچ خدمتي به اين مردم نکرده ايد. و مردم مجاني براي شما احترام قائل اند. و شفاعت شما را مي پذيرند. شما به نام دين است که اعتبار و نفوذ کلمه داريد. در خيابان ها مثل شاهان راه می روید و با هيبت و کبکبه رفتار مي کنيد. به راستي چگونه به اين احترام و اعتبار اجتماعي رسيده ايد؟ فقط به اين علت که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قيام کنيد. اما شما در اغلب موارد از انجام وظيفه و احقاق حق الهي کوتاهي کرده ايد و حق رهبران معصوم الهي را کوچک شمرده ايد.
حق مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضييع کرده ايد. شما نسبت به حق ضعفا و محرومين کوتاه آمده ايد. اين حقوق را ناديده گرفته ايد و سکوت کرده ايد اما هر چيز که فکر مي کرديد حق خودتان است مطالبه کرديد. شما هر جا حق ضعفا و مستضعفين بود کوتاه آمديد و گفتيد ان شاءالله خدا در آخرت جبران مي کند! اما هر جا منافع خودتان بود آن را به شدت مطالبه کرديد و محکم ايستاديد. شما نه مالي در راه خدا بذل کرديد و نه جانتان را در راه ارزشها و عدالت به خطر انداختيد و نه حاضر شديد با قوم و خويش ها و دوستانتان به خاطر خدا و اجراي عدالت و اسلام درگير بشويد. با همه ي اين کوتاهي ها از خدا بهشت را هم مي خواهيد؟ پس از همه ي اين عافيت طلبي ها و دنيا پرستي ها منتظريد که در بهشت همسايه ي پيامبران او باشيد! در حالي که من مي ترسم خداوند در همين روزها از شما انتقام بگيرد. خداوند از شما انتقام خواهد گرفت. مقام شما از کرامات خداست. دستاورد خودتان نيست. شما مردان الهي و مجاهدان و عدالت خواهان را اکرام و احترام نمي کنيد و تکليف شناسان را قدر نمي دهيد. حال آنکه به نام خدا در ميان مردم محترميد. مي بينيد که پيمانهاي خدا در اين جامعه نقض مي شود و آرام نشسته ايد و فرياد نمي زنيد اما همين که به يکي از ميثاقهاي پدرانتان بي حرمتي شود داد و بيداد به راه مي اندازيد. ميثاق خدا و پيامبر خدا زيرپا گذاشته شده، شما آراميد، سکوت کرده و آن را توجيه مي کنيد. حال ميثاق پيامبر در اين جامعه تحقير شده است؛ لالها، زمينگيران، کوران، فقرا وبيچاره ها در سرزمينهاي اسلامي بر روي زمين رها شده اند و بي پناهند و کسي به اينها رحم نمي کند. شما به اين وظيفه ي ديني و الهي تان عمل نمي کنيد و کسي مثل من هم که مي خواهد عمل کند، کمکش نمي کنيد. ميثاق خدا اين است که بيچاره ها و زمينگيرها نبايد در شهرها گرسنه بمانند و کسي به دادشان نرسد. اين ميثاق خداست و شما خيانت کرده ايد. شما مدام به دنبال ماستمالي و مسامحه؛ يعني سازش با حاکميت هستيد تا خودتان امنيت داشته باشيد، ولي امنيت و حقوق مردم برايتان مهم نيست. فقط امنيت و منافع خودتان برايتان مهم است.همه ي اينها محرّمات الهي بود که مي بايست ترک مي کرديد و نکرديد.
شما مي بايست اين ستمگران و فاسدان را نهي از منکر مي کرديد و نکرديد، و مصيبتتان از همه بالاتر است. چون عالم به دين و اصحاب پيامبر بوديد و چشم مردم به شما بود و شما را نماينده ي اسلام مي دانستند. مجراي حکومت و مديريت و رهبري جامعه بايد به دست علماي الهي باشد که امين بر حلال و حرام خداوند هستند، اما شما کاري کرديد که اين مقام را از آنها گرفتند و موفق شدند حکومت را منحرف کنند، زيرا شما زير پرچم حق متحد نشديد و پراکنده و متفرق شديد و در سنت الهي اختلاف کرديد با اين که همه چيز روشن بود. اگر حاضر بوديد زير بار شکنجه و توهين، مخالفت کنيد و در راه خدا رنج ببريد، حکومت در دست صالحان بود، اما شما در برابر بي عدالتي و ستمگران، تمکين و امور الهي و حکومت را به اينان تسليم کرديد، حال آنکه آنان به شبهات عمل مي کنند و طبق شهوات خود حکومت مي کنند و دين را از حکومت تفکيک کردند. فرار شما از مرگ، اينان را بر جامعه مسلط کرد، شما به زندگي دنيايي چسبيده ايد و حاضر نيستيد از آن جدا شويد.اما بدانيد که هر کس در راه خدا کشته نشود، عاقبت مي ميرد.آيا گمان مي کنيد اگر شهيد نشويد تا ابد زنده مي مانيد؟ اما اگر شهيد نشويد، مدتي بعد با ذلت مي ميريد. شما از دنيا دست بر نمي داريد، اما دنيا از شما دست برمي دارد. پس اي علماي الهي، تا دير نشده جانتان را در خطر بياندازيد و از حيثيتتان در راه دين و ارزشها مايه بگذاريد و فداکاري کنيد. شما اين ضعفا و مستضعفين و فقرا و محرومين را دست بسته تحويل دستگاه ظالم داده ايد. گروههايي از مردم برده ي اينان شده اند و مثل برده هاي مقهور و شکست خورده، زير دست و پاي آنان له مي شوند. عده اي نان شبشان را نميتوانند تهيه کنند. در هر شهري عده اي را گماشته اند که افکار عمومي را بسازند و به مردم دروغ بگويند. مردم نمي توانند دستي را که به سمتشان ميآيد تا به آنها زور بگويد، عقب بزنند و از خود دفاع کنند. شما همه ي اين صحنه ها را مي ديديد و کاري نمي کرديد. اينان عده اي ستمگر و صاحبان قدرت اند که عليه ضعفا و محرومين بسيار خشن عمل مي کنند و به روش غير اسلامي حکومت مي کنند و متاسفانه بي چون و چرا هم اطاعت مي شوند. در حالي که نه خدا را مي شناسند و نه آخرت را قبول دارند. تعجب ميکنم از شما که اين زمين زير پاي ظالمان صاف و پهن است، عده اي باج بگير حکم مي رانند، و کارگزاران حکومت هم بويي از عاطفه و انسانيت و مهرباني نبرده اند و شما هم باز ساکتيد! )) منبع : کتاب تحف العقول

۲ نظر: